دانلود فیلم The Sacrifice 2020

تعدادی از عاشقان بدشانس در ایرلند، بخاطر منازعه بر سر زمین های خانوادگی شان دچار رسوایی می‌شوند.

داستان فیلم درباره ی یک هیتمن به نام کای هست که برای انجام ماموریت به بانکوک می رود و…

داستان این فیلم درباره‌ی فردی به نام «فورست گامپ» می‌باشد که روی نیمکت نشسته و منتظر اتوبوس است. او در همانجا، برای افراد مختلف، گوشه‌هایی از داستان زندگی خود را نیز تعریف می‌کند که مصادف با اتفاقات مهم دوران تاریخی آمریکا نیز می‌باشد.

یک پدر تنها به همراه برادر بزرگترش تصمیم می گیرند تا به یک بانک دستبرد بزنند و با پولی که از آنجا می دزدند، مزرعه خانوادگیشان در تگزاس را نگه دارند و بدهی های خود را پرداخت کنند. اما در همین حین دو رنجر تگزاسی نیز به دنبال گرفتن این دو برادر هستند…

یک کشیش بازنشسته شده که با گناهانش احاطه شده است دوباره به سمت تاریکی کشیده می شود هنگامی که یک دوست از او خواهش می کند تا به دختر تسخیر شده اش کمک کند و…

پلیس تیم تحقیقاتی را استخدام می کند تا زندانیانی که از ماشین حمل زندانیان فرار کرده اند را دستگیر کنند و ...

سم داوسون مردی با ضریب هوشی یک بچه است که همسرش پس از اینکه دخترشان به دنیا می آید آندو را ترک می کند. سم نام دخترش را لوسی می گذارد و او را به تنهایی بزرگ می کند و رابطه عاطفی بسیار قویی بین این پدر و فرزند بوجود می آید. اما محدودیتهای ذهنی سم باعث ایجاد مشکلاتی برای خودش و لوسی می شود…

فیلم او گفت، براساس داستانی واقعی روایت شده و در مورد مگان توهی و جودی کانتور، خبرنگاران نیویورک تایمز است که برای افشای سوءاستفاده جنسی هاروی واینستین از زنان تلاش کردند. در نهایت این اتفاق به راه‌اندازی جنبش MeToo کمک کرد و دهه‌ها سکوت در مورد موضوع تجاوز جنسی در هالیوود را از بین برد و…

رقصنده با گرگ ها یا با گرگ می رقصد، فیلمی حماسی وسترن به تهیه‌کنندگی و کارگردانی کوین کاستنر است که بر اساس رمانی به همین نام نوشته مایکل بلیک ساخته شده‌است. یک سرباز آمریکایی بعد از شرکت در جنگ و نشان دادن شجاعت خود جایی را برای سکونت دور از مردم انتخاب می‌کند، به مرور زمان با سرخ‌پوست‌ها ارتباط برقرار می‌کند و عامل این ارتباط هم شخصی سفیدپوست است که چند سرخ ‌پوست خشن در زمان کودکی پدر و مادرش را به قتل رساندند و حال وضعیت روانی مناسبی ندارد.

«استفان میروکس» یک مرد جوان خجالتی است که بعد از مرگ پدرش از مکزیک به پاریس نقل مکان می کند تا نزدیک مادرش باشد. او در آنجا عاشق دختر همسایه اش می شود که «استفانی» نام دارد. به دست آوردن این دختر برای او کار بسیار دشواری است، همین امر باعث میشود او برای فرار از مشکلاتش به دنیای رویاهایش پناه ببرد...